درود دوستای خوشگل و هنرمندم
این پیراشکی رو روز آخری که آبجیم اینا بعد از ۳ماه میخواستن برن اهواز ،برای تو راهشون درست کردم.
خواهرم سال ۸۸ازدواج کرد
اونموقع من دانشجوی سال دوم کارشناسی بودم(دانشگاه باراجین قزوین)
حدود ۱۴سال پیش ،بخاطر شرایط شغلی همسرشون که نظامی هستن از همون اول دور شدن و ساکن استان های مختلف ایران،
ما همچنان بعد از سالها به این موضوع عادت نکردیم و جدایی برامون سخت و رنج آوره.
حتی اگه ۳ماه بمونه بازم یه تیکه از قلبمون کنده میشه باهاش میره تا دوباره برگردن و شادی ما کامل بشه.
آبجی جانم همیشه پر از انرژی و حس ه خوبه وقتی میاد یه شور و هیجان و جریان حیات تو خونه جاری میشه.
این اواخر که ویروس گرفتن و حدود یک ماه مریض بودن همگیشون خیلی سخت بود تنهایی خودشون از پس خودشون براومدن بدون هیچ کمکی یا یه کاسه سوپ و غذایی که کسی براشون ببره🙏🏻🥺😔دلم همیشه پیششونه
اونایی که تو غربت تنها زندگی میکنن این متن با گوشت و خون درک میکنن ،
الهی همه ی عزیزانی که تنها توشهر غریب هستین همیشه سلامت باشید و خدا دستتون بگیره
https://sarashpazpapion.com/user/5a32dbb8b1e774.91752003
#پیراشکی_گوشت#عامره_صبوری#عاطفه_صبوری#پروانه_خداجوی#گیلان_سیاهکل#حمیدیه_اهواز
...